تاریخ انتشار : شنبه 20 ژانویه 2024 - 10:52
کد خبر : 3893

آیا هوش مصنوعی قادر است به تغییر مسیر هنر و فرهنگ بپردازد؟

آیا هوش مصنوعی قادر است به تغییر مسیر هنر و فرهنگ بپردازد؟

ابزارهای هوش مصنوعی مولد به یک فناوری همه‌گیر در دنیای ما تبدیل شده‌اند و بر حوزه‌های مختلفی مانند پزشکی، کسب‌وکار، تفریحات و آموزش تأثیرگذارند؛ اما درباره هنر چطور؟ آیا هوش مصنوعی می‌تواند با خلق آثار هنری، خلاقیت انسان را به چالش بکشد و حتی از آن پیشی بگیرد؟ در این مقاله، با بررسی آثار موسیقی،

ابزارهای هوش مصنوعی مولد به یک فناوری همه‌گیر در دنیای ما تبدیل شده‌اند و بر حوزه‌های مختلفی مانند پزشکی، کسب‌وکار، تفریحات و آموزش تأثیرگذارند؛ اما درباره هنر چطور؟ آیا هوش مصنوعی می‌تواند با خلق آثار هنری، خلاقیت انسان را به چالش بکشد و حتی از آن پیشی بگیرد؟ در این مقاله، با بررسی آثار موسیقی، تصاویر و متون خلق‌شده توسط هوش مصنوعی، به سؤالات بالا پاسخ می‌دهیم و همچنین پیامدهای این موضوع را برای جامعه هنرمندان و همین‌طور مردم بررسی خواهیم کرد.

تأثیر هوش مصنوعی در هنر؛ ابزار یا تهدید؟

چت‌بات‌های حال‌حاضر دیدگاه‌های جالبی پیرامون هنر دارند. برای مثال ChatGPT در پاسخ به این سؤال که “بین «مانه» و «دگاس» (نقاش‌های قرن ۱۹ میلادی)، چه کسی نقاش بهتری است؟” می‌گوید:‌ «مقایسه هنرمندان و قراردادن آن‌ها در دسته‌های بهترین و بدترین، صحیح نیست؛ زیرا هنر به‌شدت وابسته به تفکر اشخاص و سلیقه ذهنی آن‌‌هاست.»‌

حضور هوش مصنوعی در حوزه‌های هنری محدود به زمان کنونی نیست. پیش از این هنرمندان زیادی همانند «اد اتکینز»، «مارتین سیمز»، «ایان چنگ» و «آگنیسکا کورانت» از سیستم‌‌های عصبی و مدل‌های زبانی بزرگ استفاده کرده‌اند و برخی ارکسترها نیز از هوش مصنوعی در دهه ۹۰ میلادی بهره می‌بردند. همچنین در قرن ۱۸ نیز انسان‌ها با ماشین‌های موسیقی مانند ابزار خودکار فلوت‌نواز در تولید آهنگ تعامل داشتند.

با این حال، رشد سریع ابزارهای تولید تصویر مانند میدجرنی، Stable Diffusion و Dall-E، نگرانی‌ها را پیرامون عملکرد هوش مصنوعی برانگیخته است،‌ زیرا این ابزارها می‌توانند رقیبی برای توانایی‌های منحصر به‌فرد انسان باشند و حتی از ارزش و اهمیت هنر واقعی بکاهند. علاوه‌براین، زمانی که آهنگ Heart On My Sleeve با کمک هوش مصنوعی وایرال شد،‌ بسیاری از وکلا و منتقدان اظهار داشتند که هویت واقعی انسان‌ها در معرض تهدید است.

در برخورد با چالش‌های نگران‌کننده که هوش مصنوعی ممکن است در حوزه هنر به وجود بیاورد، باید توجه داشت که هنر همواره با خلاقیت انسانی، تفکر، و احساسات فردی ارتباط دارد. در حال حاضر، هوش مصنوعی معمولاً به عنوان یک ابزار همکار و ایده‌پرداز در کنار هنرمندان مورد استفاده قرار می‌گیرد تا فرآیندهای خلاقیت و تولید آثار هنری را تسهیل کند.

به عنوان مثال، ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند در تولید نقاشی‌ها، آهنگ‌سازی، یا حتی ساخت فیلم‌ها همکاری کنند. با این حال، هوش مصنوعی هنوز نمی‌تواند جایگزینی برای ابتکار، احساسات یکتا انسانی، و تجربیات شخصی در هنر باشد. همچنین، ارتباط هنرمند با مخاطبان و جامعه، که از جوانب مهم هنر است، به دنبال تجربه انسانی و تاثیرگذار است که هوش مصنوعی نمی‌تواند به آن دست پیدا کند.

با ادامه توسعه هوش مصنوعی و همکاری آن با هنرمندان، مهم است که از این تکنولوژی به نحوی استفاده شود که ارزش و اصالت هنر حفظ شود و به جایگاه انسان در خلق و تجربه هنر احترام گذاشته شود.

هوش مصنوعی نمی‌تواند به طور کامل خلاقیت و ابتکار انسان را در تولید محتوای هنری جایگزین کند. این ابزارها تنها می‌توانند محتواهایی را بازسازی و تولید کنند، اما نمی‌توانند به اندازه انسان به تصویر ذهنی، تخیل، و احساسات عمیق هنرمند دست پیدا کنند.

هنر به عنوان یک ابتکار انسانی، از تفکر خود، تخیل و احساسات برآمده و از این رو از هویت و خصوصیت فردی هنرمند نشات می‌گیرد. هوش مصنوعی به دلیل محدودیت‌هایی که در تخیل و تجربه انسانی دارد، نمی‌تواند این عناصر ژرف هنر را با همان ادراک انسانی بازسازی کند.

همچنین، استفاده از هوش مصنوعی ممکن است باعث محدودشدن دانش و دیدگاه افراد نسبت به هنر شود. افراد معمولاً از طریق ارزیابی‌های هوش مصنوعی و نمرات متعامل با محتوای هنری، به تحول درک‌های هنری خود می‌پردازند و این ممکن است باعث از دست رفتن خصوصیت و تفاوت در ابتکارات هنری گردد.

در نتیجه، هوش مصنوعی تاکنون نتواسته به طور کامل جایگزین خلاقیت و ابتکار انسان در حوزه هنر شود و هنرمندان و اثرات خلاق آن‌ها از ارزش ویژه‌ای برخوردار هستند.

بنابراین، بهتر است انسان‌ها خود را با ماشین‌ها جایگزین نکنند یا مغز خود را در بند ابزارهای مولد درآورند. به جای این کار، ما باید از این ابزارها به عنوان وسیله‌هایی برای تقویت خلاقیت و بیان خود استفاده کنیم. همچنین، برای دستیابی به محتواهای بهتر، مردم باید انتظارات و اهداف هنری و فرهنگی خود را ارتقا دهند.

اگر مردم و هنرمندان به توانایی‌های منحصربه‌فرد خود توجه بیشتری کنند و آن‌ها را پرورش دهند، می‌توان به پیشرفت در حوزه هنر و فرهنگ امیدوار بود. به عبارت دیگر، هنر نیازمند تلاش، اشتیاق و تفکر افراد است تا بتواند چیزی خلاقانه‌تر از ترکیب چند عنصر رنگی-فرهنگی ارائه دهد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.