آموزش گرامر انواع صفات در انگلیسی
انواع صفات در زبان انگلیسی:
صفات در زبان انگلیسی کلماتی هستند که برای توصیف اشیا، افراد، مکانها و وضعیتها استفاده میشوند. آنها به جملات رنگ و زندگی میآورند و به ما امکان میدهند تا اطلاعات بیشتری را ارائه دهیم. صفات میتوانند در جمله قبل یا بعد از اسم آمده و معمولاً با حروف تعریف “a/an” یا “the” استفاده میشوند. به عنوان مثال: “a beautiful flower” یا “the tall building”.
در زبان انگلیسی، صفات به چند دستهی اصلی تقسیم میشوند:
صفات تفضیلی (Descriptive Adjectives): این صفات برای توصیف و وصف صفات یا ویژگیهای موجود استفاده میشوند، مانند “بزرگ”، “قرمز”، و “زیبا”.
صفات تعدادی یا شمارشی (Quantitative Adjectives): این صفات برای نشان دادن تعداد یا مقدار چیزها استفاده میشوند، مانند “چند”، “بیشتر”، و “کمتر”.
صفات مفعولی (Objective Adjectives): این صفات برای توصیف صفت یا ویژگی موجود در فاعل یا مفعول جمله استفاده میشوند، مانند “خسته”، “متحیر” و “متحیره”.
صفات فاعلی (Subjective Adjectives): این صفات برای توصیف صفت یا ویژگی موجود در فاعل جمله استفاده میشوند، مانند “خوشحال”، “غمگین” و “مضطرب”.
صفات ملکی (Possessive Adjectives): این صفات برای نشان دادن مالکیت یا تعلق یک چیز به شخص استفاده میشوند، مانند “من”، “تو”، “او” و …
این تقسیمبندی نقش مهمی در توصیف و بیان دقیق و واضح ویژگیها و وضعیتها در زبان انگلیسی دارد. در ادامه به بررسی این صفات به همراه مثال های کاربردی می پردازیم:
*** صفت تفضیلی و عالی (Comparative and superlative adjectives) :
این صفات نشاندهنده برجستگی و منحصر به فردی در مقایسه با دیگران هستند در ادامه چند صفت تفضیلی و عالی رایج همراه با مثال و ترجمه برای شما آورده ایم:
- Generous (سخاوتمند):
She is a generous person who always helps those in need.
او یک شخص سخاوتمند است که همیشه به کسانی که نیاز دارند کمک میکند.
- Ambitious (همتآور):
He has ambitious goals for his career and works hard to achieve them.
او اهداف بلندی برای حرفهاش دارد و سخت کار میکند تا آنها را دستیابی پیدا کند.
- Adventurous (ماجراجو):
They are an adventurous couple, always seeking new experiences and challenges.
آنها یک زوج ماجراجو هستند و همیشه در جستجوی تجربیات و چالشهای جدید هستند.
- Patient (صبور):
Teaching requires a patient approach, especially with young learners.
تدریس نیاز به رویکرد صبورانه دارد، به ویژه با یادگیرندگان جوان.
- Responsible (مسئولیتپذیر):
Being a team leader, she is responsible for overseeing project deadlines.
به عنوان رهبر تیم، او مسئول نظارت بر مهلتهای پروژه است.
- Exceptional (استثنائی):
Her exceptional talents in music make her a standout performer.
استعدادهای استثنائی او در موسیقی او را یک اجراکننده برجسته میسازد.
- Unrivaled (بیرقیب):
The team’s dedication and unity are unrivaled in the league.
اخلاص و وحدت تیم در لیگ بیرقیب است.
- Peerless (بیهمتا):
His achievements in science are peerless; he has revolutionized the field.
دستاوردهای او در علم بیهمتا هستند؛ او حوزه را ویران کرده است.
- Supreme (عالیترین):
The chef’s supreme culinary skills earned the restaurant a Michelin star.
مهارتهای آشپزی عالیترین شیف به رستوران یک ستاره میشلن را فراهم کرد.
- Matchless (بینظیر):
The beauty of the sunset over the ocean is truly matchless.
زیبایی غروب آفتاب بر اقیانوس واقعاً بینظیر است.
*** صفت شمارشی (Numeral Adjectives) :
صفات شمارشی برای نشان دادن ترتیب و موقعیت در یک سری یا دنباله از اشیاء یا افراد استفاده میشوند.
- First (اولین):
She was the first person to arrive at the meeting.
او اولین نفری بود که در جلسه حاضر شد.
- Second (دومین):
The second place in the competition went to a talented young artist.
دومین موقعیت در مسابقه به یک هنرمند جوان واجد استعداد رفت.
- Third (سومین):
The third chapter of the book introduces a new character.
فصل سوم کتاب، شخصیت جدیدی را معرفی میکند.
- Tenth (دهمین):
He finished in the tenth position in the marathon.
او در ماراتن در موقعیت دهم به پایان رسید.
- Twentieth (بیستمین):
The twentieth anniversary celebration was a grand event.
جشن بیستمین سالگرد یک رویداد بزرگ بود.
آموزش گرامر صفات شمارشی در انگلیسی به همراه مثال کاربردی
صفات مفعولی (Participial Adjectives) :
صفات مفعولی نقش یک فعل گذشته یا حال مصدر را در جمله دارند و به اغلب افعال برمیگردند. این صفات اطلاعات بیشتری را ارائه میدهند و به جملات رنگ و زندگی میبخشند.
در ادامه چند نمونه آورده شده است:
- Excited (هیجانزده):
The excited children opened their presents on Christmas morning.
کودکان هیجانزده، در صبح کریسمس، هدایایشان را باز کردند.
- Bored (خسته):
She looked bored during the long and dull presentation.
او در طول ارائه طولانی و خسته کننده، خسته به نظر میآمد.
- Fascinating (جذاب):
The fascinating documentary captivated the audience’s attention.
مستند جذاب، توجه مخاطبان را به خود جلب کرد.
- Confused (گیج):
The confused tourist asked for directions to the nearest landmark.
گردشگر گیج، از مردم درخواست راهنمایی به سمت نشانهای نزدیک کرد.
- Amused (سرگرم):
The comedian’s performance left the audience amused and laughing.
اجرای کمدین، مخاطبان را سرگرم و خندان باقی گذاشت.
آموزش گرامر صفات مفعولی در انگلیسی + مثال کاربردی
صفات فاعلی (Participial Adjectives) :
این صفات معمولاً از فعل گذشته تشکیل شدهاند و ویژگیها یا حالت اشیاء و افراد را نشان میدهند. این صفات اغلب در جملات به کار میروند تا ویژگیها یا حالت فاعل را توصیف کنند.در ادامه چند نمونه از صفات فاعلی آمده است:
- Exhausted (خسته):
After the long hike, they were exhausted and needed a break.
پس از پیادهروی طولانی، آنها خسته بودند و نیاز به استراحت داشتند.
- Fascinated (جذبهگر):
The students were fascinated by the captivating lecture on space exploration.
دانشآموزان از سخنرانی جذاب درباره اکتشاف فضا مشغول به توجه بودند.
- Confident (اعتماد به نفس):
Having prepared well, she felt confident before the important presentation.
با آمادهسازی خوب، او قبل از ارائه مهم احساس اعتماد به نفس میکرد.
- Amusing (سرگرمکننده):
The amusing story told by the comedian had everyone laughing.
داستان سرگرمکننده کمدین، باعث خندیدن همه شد.
- Satisfied (راضی):
After completing the project, he felt satisfied with the results.
پس از اتمام پروژه، او از نتایج راضی بود.
آموزش کامل صفات فاعلی در انگلیسی + مثال کاربردی
صفات ملکی: (Possessive Adjectives) :
برای نشان دادن مالکیت یا تعلق یک شیء به فرد یا چیز دیگر استفاده میشوند. این صفات با افعال مانند “have” یا “own” استفاده میشوند و به مالکیت و تعلق به کسی یا چیز اشاره دارند.در زیر چند نمونه از صفات ملکی آمده است:
- My (مالکیت من):
This is my car parked outside the house.
این ماشین من است که در خارج از خانه پارک شده است.
- Your (مالکیت تو):
Did you forget your keys on the kitchen counter?
آیا کلیدهای خود را روی میز آشپزخانه فراموش کردید؟
- His (مالکیت او – مرد):
John forgot to take his umbrella when he left the office.
جان فراموش کرد چتر او را هنگام خروج از دفتر ببرد.
- Her (مالکیت او – زن):
Sarah is looking for her phone; she can’t find it anywhere.
سارا به دنبال تلفن همراه اش میگردد؛ او هیچ جا نمیتواند پیدا کند.
- Our (مالکیت ما):
We are proud of our achievements in the competition.
ما از دستاوردهایمان در مسابقه افتخار میکنیم.
- Their (مالکیت آنها):
The students are working on their group project together.
دانشآموزان در حال کار بر روی پروژه گروهی خود هستند.
صفات در زبان انگلیسی نقش بسیار مهمی در توصیف اشیا، افراد و مکانها دارند. صفات همچنین میتوانند به صورت مقایسهای و تفضیلی بکار روند تا اختلافات و تفاوتها را بین اشیا یا افراد نشان دهند. این نقش حیاتی صفات در زبان انگلیسی، آن را به یکی از بخشهای اساسی گرامر و ارتباطات تبدیل کرده است.امیدواریم این مطالب برای شما مفید باشد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید